کد مطلب:68895 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:210
وبدینسان، آن دشت كه دیروز گمنامش، كندی و سستی قافله ها را می زدود؛ امروز؛ طلوع آفتاب ولایت را بستر شد. آن بركه ی آب، میانه ی كویری برهوت، كه رنج و خستگی مسافران را به جان می خرید، امروز؛ چشمه ی جوشان و همیشه جاری پهنه ی آرمان های والا گشت. بدینسان بود كه پیامبر(درود خدا بر او و خاندانش) ندا در داد: آنها كه بی ولایت علی(سلام خدا بر او) رفته اند، باز گردند و در كناره ی غدیر؛ «آینه ی بلندای آسمان كویر» با حماسه ساز نهضت اسلام، روح مطهّر زمان، بیعتی دوباره كنند، و در طبیعت حقیقت، تنفسی روحنواز و مستی زا... و اینگونه بود كه به یكباره، - از كالبد بی جان یك دشت پر سكوت- غوغای اجابت و پذیرش برخاست. [صفحه 192] و هیاهوی سر در گم انسانی، - در بازتاب مرزهای روشنی و جاودانگی- جوششی مداوم یافت، بیراهه ها، نهاده شد، و حجت در جانشان بیامیخت. راستی را، مگر خورشید در غروبش، ماه را به نور افشانی،نمی گمارد؟ و مگر دریا؛ ابر را، از خود و برای خود، غنا نمی بخشد؟ در این زلال، باید جان را به شستشو نشست و از این دریا، باید گوهرهای ناب به دست آورد.
در غدیر، یك تاریخ تبلور پیدا كرد.
صفحه 192.